اگه نماز ورزشه ! بدن به این ورزش احتیاج داره ...
دیروز الکی خیلی خرد و خسته بودم ، رفتم آرایشگاه تا رسیدت عید فطر موهام خوب باشه !
کلی طول کشید یک ساعت و نیم نشستم دیدم نوبتم نیست ، اذان ظهرگفتن ، باخودم گفتم برم مسجد نماز بخونم .
خلاصه وقتی خوندم و بدنم رو حرکت دادم ، همین حرکت های کششی که هرروز تو نماز انجام میدیم و توجهی که به خدا میکنیم خیلی به حال بدنمون تاثیر داره !
دیدم اصلا کلا بدنم از اون حالت کسالت و خستگی و کوفتگی دراومد و خوب و آروم شدم .
امروز هم ک رفتم مسجد و نماز خوندم اون کسالت و بیخوابی دیشب برطرف شد و الان کاملا آروم و درحالت آرامش تومسجد دارم سخنرانی گوش میدم.
خدا نماز رو قرار داده و واجب کرده ، برامون واجب کرده که هیچوقت ارتباطمون رو باهاش قطع نکنیم .
حتی اگه گناه کردیم ، هر غلطی کردیم باز هم نماز بخونیم تا این حلقه وصل و اتصال در هیچ صورت قطع نشه .
بتونیم برگردیم سمتش و تو مسیر باشیم و روحیه مون خوب باشه و از بدی ها و تیرگی ها و کارهای بد کم کم خودمون رو دور کنیم.
هرچند بعضی از کارها رو من قبول ندارم ک گناهه ! مذهبیون افراطی الکی همه چی رو گناه و حرام کردن .
شبهای قدر امسال خودم رو مجبور نکردم حتمنی مسجد برم یا دعا دستم بگیرم . وقت خاصی هم نداشت ، تاجایی ک تونستم جوشن کبیر رو از تلویزیون نگاه کردم ، دیروز ۵۰ فراز ، امروز ۵۰ فراز دیگه .تا حدودی خوب بود .
بهترین حالتش اینه ک ادم درست حسابی مسجد بره و بشینه دعا بخونه .
ولی خب دیگه از روند سال های قبل ک اماده شو ، مسجد برو ، تا نزدیک سحر اونجا باش خسته شده بودم .
خدا خودش میدونه ، امیدوارم بهترین آرزوهامون رو برآورده کنه .
میرم مسجد وضو میگیرم یکی کنار دستم ایستاده میگه سلام اقای ...
دقیقتر میشم ، خدا کیه ، من نمیشناسمش! بهش میگم همکلاسی بودیم ؟ میگه نه ! بلحاظ ظاهری از من بزرگتر بنظر میاد ! باخنده و تواضع آروم میگه به من میخوره باهم همکلاس بوده باشیم ! تو دلم میگم حالا من خوب موندم ، دلیل نمیشه همکلاسی یا هم مدرسه ای نبوده باشیم !
میگم پس از کجا میشناسی ! میگه میدونم خودت گفتی ! زباد میای اینجا ! هرچی فکر میکنم من اونجا باکسی حرف نمیزنم ک بخام معرفی کنم !
بنظرم اینا یا اطلاعاتی ان ، یا فضولن از این و اون میپرسن این کیه !
از آدمایی که خیلی تو نخ این و اون میرن خوشم نمیاد !
بابا سرت تو کار و زندگی خودت باشه !