عید رمضان امد و ماه رمضان رفت *** صدشکر که این آمد و صد حیف که آن رفت.

 خودمونیما ، ماه رمضون خیلی ازمون انرژی کشید . هرچند زیاد کاری انجام نمیدادیم ولی با این وجود خیلی بی حال بودیم . حتی به عبادات و انجام فرایضمون هم زیاد نمیتونستیم توجه کنیم .

یعنی اوایلش خوب بود ولی این اواخر انگار دیگه اصلاً حس هیچ کاری نبود .

خداروشکر دوباره شاد و سرحال شدیم

تو این ماه رمضون خداوند توفیق داد چندتا کار قسمت ساختمون طرف خودم رو انجام دادم . کاری که تو حالت عادیش و تو ماه غیررمضون حوصله انجامش رو نداشتم . اعجوبه ای هستم . ماه رمضون که میشه کارایی انجام میدم که دیگران انجام نمیدن . 

خلاصه اینکه درود بر شرفمون ... انرژی برگشت طرفمون

و بعد اینکه تونستیم کمی شکم مبارک رو کوچیک کنیم . یعنی ما نکردیم ، خودش شد یعنی بزرگ هم نبود ولی بنظر من شکم باید پائین باشه . چیه !  شکم باید کوچیک باشه تا آدم خوش اندام باشه . یعنی وقتی لباس شلوار پوشیدی مشخص نمیکنه ... بعله دیگه ، باید به اینا توجه کرد .

خب بگذریم . از این ببعد سعی میکنیم کمی ورزش هم به زندگیمون اضافه کنیم . البته اگه بشه !

ما وقتی حرف ورزش میاد خیلی دوست داریم ولی وقتی میخوائیم انجام بدیم حالش رو نداریم .

حالا نیت کردیم . ببینم کی میشه جامه عمل بپوشونیم .


برچسب‌ها: دلنوشته
+ نوشته شده در  جمعه ۱۳۹۲/۰۵/۱۸ساعت 21:12  توسط بور و سفید  |